معرفی دو وبلاگ زیبا

دوستان عزیز، امروز میخوام دو وبلاگ زیبا بهتون معرفی کنم. امیدوارم اگر سر زدید، حتما بهشون نظرم بدید.

http://moshol609.blogfa.com

نویسنده وبلاگ: صدف 14 ساله از تهران


http://crookedcryingenemy.blogfa.com

نویسنده: علی 20 ساله از عظیمیه کرج

زندگي 3 بار ...

جوک های امروز

 

زندگي 3 بار بهت دروغ ميگه ......... 1 - وقتي به دنيات مياره ........ 2 - وقتي عاشقت ميكنه .......... 3- وقتي زندگيت رو ازت ميگيره تا بهت بگه همش خوابي بود و بس!

 

 

چند روزي ست دلم تنها و غمگين ست وهمه دريغ از من ... د لم مي خواست ميان اين غمها سر بر شانه گوشه اي آشنا ميگذاشتم .... ولي افسوس افسوس....

 

 

پنجره زيباست اگر بگذارند چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند من از اظهار نظرهاي دلم فهميدم عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند

 

 

تنها يک سقوط است که جاذبه زمين مسئول آن نيست فرو افتادن در عشق

 

 

هيچگاه آخرين نگاهت را فراموش نمي کنم نگاهي سرشار از عشق صميميت و محبت . امروز سالها از آن روز مي گذرد ولي تو هر گز بر نگشته اي ..صدايت در گوشم زمزمه مي شود و نگاهت در ذهنم مجسم ولي من تو را مي خواهم نه خيالت را

 

 

از اينکه عاشق تو هستم حس غرور مي کنم و دست در دست ابي اسمان مي نهم و دريايي مي شوم به اساني و در تو شکوفا مي کنم زندگي را حالا که کوچه کوچه در تو غرق مي شوم .

 

 

يك روز توي جهنم ميبينمت.آخه هر دو جهنمي هستيم: تو به جرم اينكه قلب منو دزديدي و من هم به جرم اينكه تو رو پرستيدم

 

 

من به خورشيد اعتقاد دارم, حتي اگر ندرخشد من به عشق اعتقاد دارم, حتي اگر تنها باشم من به خدا معتقدم, حتي اگر ساکت باشد

 

 

يه روز عشقت رو دزديدم و براي اينکه جاش مطمئن باشه اون رو تو قلبم قايم کردم اما نمي دونستم که يه روز براي اينکه اون رو پس بگيري قلبم رو مي شکني

 

 

همه ادم ها يک بار مي ميرند . ولي من دو بار مي ميرم‌ : يه بار موقعي كه تو رو از دست بدم و يه بار هم موقعي كه عمرم تمومم بشه

 

 

وقتي دلت تنگ شدي وقتي چشات تر شدوقتي ديگه نبود کسي اميد يا يه همنفسي بدون که اينجا هست کسي که تو واسش همه کسي

 

 

برو پايين

.

سر كار نيستي برو پايين

.

يه خورده پايين تر

.

اها ... حالا برو بالا

نه . نرو . چون بالا بري پايين بياي من دوستت دارم

 

يه بار يه خسیسه ...

جوک های امروز

 

يه بار يه خسیسه داشته با خانوادش از جلوي رستوران رد ميشده بوي خوب غذا رو احساس مي كنن. به بچه هاش ميگه بچه ها اگه بچه هاي خوبي باشين يه دفه ديگه هم از اينجا ردتون مي كنم

 

 

يه روز يكي ميره پرچم بخره؛ ميگه: آقا، يه پرچم ايران بدين. يارو يه پرچم ايران مياره و بهش نشون ميده. مرده يه كم نگاش ميكنه و بعد ميگه: آقا، رنگ ديگه اش رو نداري؟

 

 

يه روز يكي خودش رو ميزنه به موش مردگي، گربه‌هه ميخوردش

 

 

يکي مي گه : مي دوني چرا ماهي ها نمي تونن صحبت کنن؟ اون يکي مي گه: اگر تو هم دهنت پر آب بود نمي تونستي صحبت کني.

 

 

يک بار يه پرتغاله خودشو داشته به در و ديوار مي کوبيده. ازش مي پرسن: چرا ايجوري مي کني ؟ مي گه: مي خوام خوني شم

 

 

يكي دستش به پشتش نمي‌رسيده، زير پاش صندلي ميگذاره

 

 

به يکي مي گن با توله سگ جمله بساز مي گه: طولِ سگ ضرب درعرض سگ مي شه مساحت سگ

 

 

يک بار يه کچله ميره سلموني . وارد اونجا که مي شه همه بهش مي خندن.کچله مي گه: چيه، اومدم آب بخورم

 

 

يه روز يه زنه شوهرش رو گم كرده بوده، با برادرش مي‌ره كلانتري ميگه: سركار، شوهر من كه گم شده قد بلند، مهربون، خوش‌تيپ و....برادرش ميگه: چرا چرت ميگي؟ اون ايكبيري كه اين شكلي نبود! زنه ميگه: خب بذار حالا كه داريم شوهر پيدا مي‌كنيم، يه خوبشو پيدا كنيم ديگه

 

 

يه روز از يه احمق مي‌پرسن:اگه همه دنيا رو بهت بدن، چيكار مي‌كني؟ ميگه: مي‌فروشم، مي‌رم خارج

 

 

يک بار يه ماري سالها عاشق يک مار ديگه بوده ولي بعد از چند سال مي فهمه شيلنگ بوده

 

 

يه روز يكي ازرائيل رو مي بينه، خودشو ميزنه به مردن

 

 

يه روز يه پيرزن فقير داشته تو كوچه دنبال چيز با ارزشي مي‌گشته كه ببره بفروشه. همين طور كه داشته مي‌گشته، يه چراغ جادو پيدا مي‌كنه. خلاصه غوله از توش ميآد بيرون و ميگه: اي پيرزن، تو مي‌توني هر آرزويي داشتي بكني؛ من برآورده شون مي‌كنم. هرچقدر پول يا زمين بخواي بهت ميدم، خلاصه هرچي بخواي...پيرزنه خيلي خوشحال شد و با شادي گفت: دستت درد نكنه پسرم؛ الهي فدات شم! غوله هم با تعجب بسيار اين آرزوي پيرزن را برآورده كرد

 

 

معلم مي گه: با کيبورد جمله بساز. شاگرد: بازي آلمان و برزيل رو کي برد؟

 

 

مردي ساعتش از کار مي افته. پشتشو باز مي کنه مي بينه يه مورچه توش مرده. بعد مي گه: آهان حالا فهميدم رانندش مرده که کار نمي کنه

يه نفر قبر كن ب...

جوک های امروز

 

يه نفر قبر كن بوده؛ يه شب از سر كار برميگرده خونه، مادرش بهش ميگه: چي شده پسرم؟ چرا سر و صورتت کبود شده؟ ميگه: آخه نمي دونم اين آخريه چرا اين قدر دست و پا مي زد؟

 

 

از يكي مي پرسن : مي دوني پل رو براي چي مي سازند؟ مي گه : براي اينکه کشتيها از زيرش رد بشن

 

 

اولي:آيا مي دوني چرا زنبور ها گل مي خورن؟ دومي:نه نمي دونم. اولي:چون دروازه باني شون خوب نيست

 

 

يك احمقي مي خواست نماز بخونه؛ مهر نداشت امضا كرد

 

 

يه پرگاره رو جو ميگيره, مربع مي كشه

 

 

يه روز دونفر داشتن مي رفتن، يه خارجيه مي ياد با ماشينش از کنارشون رد مي شه و ميگه: گود مورنينگ. اولي در جواب مي گه: مورنينگ گود. دومي ازش مي پرسه: تو به اون يارو خارجيه چي گفتي؟ مي گه: هيچي، اون گفت: سلام عليکم، منم گفتم: عليکم السلام

 

 

ميخه ميره عروسي، اون قدر قر مي ده که مي شه پيچ

 

 

از گوسفنده مي پرسن: بزرگترين آرزوت چيه؟ مي گه: براي يه بار هم که شده، من جلو وانت بشينم

 

 

يكي مي ره در يخچال رو باز مي کنه و مي بينه ژله هه داره مثل بيد مي لرزه، بهش مي گه: نترس؛ ميخوام پنير بخورم

 

 

يه روز پياز و سير با هم دعوا مي کنن، سيره به پياز مي گه: حيف که سيرم و الا ميخوردمت

 

 

يه روز يكي مي‌ره سيگار فروشي و ميگه: آقا سيگار برگ دارين؟ جواب ميده: خير. مرده ميگه: پس لطفا يك بسته كوبيده بدين

 

 

يه روز يه راننده كاميون به يك پيچ رسيد، دولا شد و اون رو برداشت

 

 

يه بار يکي مي خواسته مزاحم تلفني بشه، سر هر ساعت مي ره دم كيوسک هاي تلفن عمومي؛ در اونا رو مي زنه و در مي ره

 

 

يكي مجري مسابقه بيست سوالي ميشه، يارو ازش ميپرسه: جانداره؟ ميگه: نه. ميپرسه: تو جيب جا ميشه؟ مجريه كلي فكر ميكنه، بعد ميگه:‌ تو جيب جا ميشه اما اگه تو جيبت بريزي، جيبت ماستي ميشه

 

 

 

يكي زنگ ميزنه 118، ميگه: ببخشيد شماره تلفن اصغر رو دارين؟! يارو ميگه: نه. مرده ميگه: پس من ميخونم يادداشت كنين

 

 

يكي مي‌خواسته گردو بشكنه، گردو رو ميگذاره زير پاش، با آجر ميزنه تو سر

يه روز يه مرده گفت...

جوک های امروز

 

يه روز يه مرده گفت: من تحقيق كرده ام و به اين نتيجه رسيده ام كه هركي به يه چيزي اطمينان صد در صد داشته باشه، احمقه! ازش پرسيدند: مطمئني؟ گفت: آره، صد در صد

 

 

يكي رفته بوده تماشاي مسابقه دو و ميداني، وسط مسابقه از بغل دستيش مي پرسه: ببخشيد، اينا واسه چي دارن ميدون؟! بغل دستيش ميگه: براي اينكه به نفر اول جايزه ميدن. يارو يه كم فكر ميكنه ميپرسه: پس بقيشون واسه چي دارن ميدون؟

 

 

 

در جايي يه انتخابات شد و كانديدي پشت تريبون گفت: آقايون، چيزي كه لازمه ي جامعه ي كنوني ماست رهايي از سوسياليسم ، امپرياليسم، كمونيسم ، فاشيسم،راديكاليسم و.... است. در اين لحظه پيرمردي گفت : آقاي كانديدا لطفا يك فكري هم براي رماتيسم من بكنيد

 

 

 

يه روز يه مرده يه چراغ جادو پيدا ميكنه، دست ميكشه روش؛ غولش در مياد و ميگه: ‌دو تا آرزو بكن. مرده ميگه: يه نوشابه خنك ميخوام كه هيچ وقت تموم نشه. غوله بهش ميده. مرده يه كم ميخوره؛ ميگه: ‌به به! چقدر خنكه! يكي ديگه هم بده

 

 

 

يه روز يكي با برو بچه‌ها ميره كافي شاپ . اولي محكم ميزنه رو ميز و ميگه يه: كوكاكولا! دومي محكم ميزنه رو ميز و ميگه: يه پارسي كولا! سومي محكم ميزنه رو ميز و ميگه: يه پپسي كولا! آقاهه هم براي اينكه كم نياره محكم ميزنه رو ميز و ميگه: يه دراكولا

 

 

 

معلم: حسني بگو ببينم قوي ترين رسانه در انتشار اخبار كدام است؟حسني:آقا اجازه ، خاله زري. معلم: يعني چه؟ حسني: بابام ميگه اگر خبري را به خاله زري برساني در كوتاه ترين مدت و كمترين هزينه و با بالاترين دقت در سراسر دنيا پخش خواهد شد

 

 

 

يه روز يكي ميره بقالي، ميگه: آقا صابون داري؟ ميگه: آره . مرده ميگه: پس لطفا دستات رو بشور، به من يه كيلو پنير بده

 

 

 

يه روز يه سوزنه ميره بدنسازي، ميشه جوالدوز

 

 

 

يه روز چند نفر داشتند يه گربه رو پاس‌كاري ميكردند، يكي ميرسه ميگه: بابا، اين زبون بسته رو ول كنين؛ با توپ به هم پاس بدين! ميگن: نميشه، آخه داريم از همديگه پيشي ميگيريم

 

 

 

از يه نفر ميپرسن: چرا قرصهات رو به موقع نمي خوري؟ ميگه: مي‌خوام ميكروبها رو غافلگير كنم

 

 

 

يه روز يكي ميره ميوه فروشي، يه خوشه انگور ورميداره و ميكنه تو دهنش و خاليش رو درمياره. بهش ميگن: بابا، انگور

يه نفر فيلم جنگي ...

اس ام اس های باحال امروز

 

يه نفر فيلم جنگي ميديده، تموم كه ميشه سينه خيز ميره تلويزيونو خواموش كنه

 

 

يه ديوانه ميگه چكار كنيم كه واسه ما هم جك بسازن؟ بهش ميگن برو يه كار عجيب بكن . فرداش يه قلاب ماهي گيري بر ميداره ميره ميشينه توي كوير، يهو ميبينه يه نفر با قايق موتوري از جلوش رد ميشه

 

 

يكي ميره ميهماني وقتي مياد بيرون ميبينه كفشاش نيست . با خودش ميگه من كي رفتم خودم نفهميدم؟؟

 

 

يكي پليس ميكشه بعد زنگ ميزنه 110 ميگه حالا شدين 109 تا

 

 

يه نفر دونده بوده دوپينگ ميكنه بعد واسه اينكه كسي نفهمه خودشو آخر ميكنه

 

 

يه نفر صبح از خواب بلند ميشه ميبينه هوا خيلي خوبه . زنگ ميزنه هواشناسي تشكر ميكنه

 

 

 

يكي با هواپيما مياد تهران، تو فرودگاه به رفيقش ميگه: اگه ميدونستم اينقدر نزديكه با ماشين ميومدم

 

 

يه نفر ميخواسته خودكشي كنه با يه ظرف غذا ميره روي ريل ميخوابه . بهش ميگن تو اگه ميخواي خودكشي كني ديگه واسه چي غذا برميداري ؟ ميگه اومديم و قطار يه هفته ديگه امد

 

 

يه نفر ميزنه به سيم آخر برق ميگيرش

 

 

 

يكي جلو دختره ميخوره زمين، ميگه حركتو داشتي ؟

 

 

 

يه ديوانه فكر ميكرده دكتره به مريضش دو تا قرص ميده ميگه يكيشو يه ربع قبل از خواب بخور يكيشم يک ربع قبل از بيداري

 

 

يه نفر از طبقه صدم يه ساختمون مي‌پره پايين، به طبقه پنجاهم كه ميرسه ميگه: خب الحمدالله تا اينجاش كه بخير گذشت

 

 

 

يه نفر ميره لايه ازون رو بدوزه، اما بر نميگرده. ميبينن لايه ازون رو از بيرون دوخته

 

 

يه نفر رو به جرم جعل اسكناس بيست تومني ميگيرند بهش ميگن چطور شد لو رفتي ؟ ميگه والا هيچي من فقط لاستيك هاي تراكتور رو رينگ اسپرت كردم

 

 

يكي ميره دزدي ، صاحب خونه پا ميشه ميگه كيه اون جا ؟ ميگه : هيچكي ، گربست ، بعععععع

 

از يه نفر كه قهرمان

جوک های امروز

 

از يه نفر كه قهرمان شنا بوده ميپرسن شما از كجا شروع كردين ميگه والا ما از زمينهاي خاكي

 

 

يكي مياد بالاي سر بيمار نبض بيمار رو كه ميگيره ميگه: نمي‌دونم مريض مرده يا ساعت من خوابيده

 

 

يه نفر ميخ ميره تو پاش، نميتونه درش بياره با چكش ميزنه كجش ميكنه

 

 

از يه نفر ميپرسن: ببخشيد ساعت چنده؟ ميگه: والله تقريباٌ سه و خورده اي. ميپرسن: ببخشيد، دقيقاٌ چنده؟ ميگه: دقيقاٌ هفت و سي و يك دقيقه

 

 

به يکي ميگن نظرت درباره زلزله چيه؟ ميگه خوبه فقط مدت زمانشو يه کم بيشتر کنند خيلي بهتر ميشه

 

 

يه دختر مسيحي ميره پيش يه کشيش ، ميگه : ببخشيد ، من هر دفعه از جلوي آينه رد ميشم ، به خودم ميگم من چقدر خوشگلم ، من گناه ميکنم ؟ کشيشه ميگه : نه دخترم شما گناه نميکني ، اشتباه ميکني

 

 

يه ورق کاغذ ميخوره تو سره يکي ، در جا ميميره. ميرن تحقيق ميکنن کاغذ را باز مبکنند ميبينند که توش نوشته: آجر

 

 

يکي را ميخواستند اعدام کنند بهش ميگند: آخرين خواستت چيه؟ ميگه: منو اعدام نکنيد

 

 

به يه نفر ميگن: شما در روز چقدر نون ميخوريد؟ ميگه: صبح دوتا لواش، ظهر دو تا تافتون ، بعد از ظهر چهار تا سنگک ، شب هم سه‌تا باگت ! ميگن: پس نون بربري چي ؟ ميگه: پس فکر کردي اينها را لاي چي ميگذاريم ميخوريم؟

 

 

توي يه شهري سينما فيلم شام آخر ميگذارد مردم با قابلمه ميرن

 

 

يه نفر خواب ميبينه دارد بزرگترين لواش دنيا را ميخوره صبح از خواب پا ميشه ميبينه ملحفه لحافش نيست

 

 

 

به يکي ميگن 3 نفر نام ببر که با (( خ )) شروع شه. ميگه:خسرو ، خودم ، خدابيامرز پدرم

 

 

يه نفر مست ميکنه شنگول ميشه گرگه مياد ميخورتش

 

 

اوا خواهره ميخوره زمين ميگه ولم کن جاذبه

 

 

يه نفر ميره تو اتوبوس با يکي از مسافرها دعواش ميشه پياده ميشه شماره اُتوبوس را برميداره

 

 

موشه ميره داروخانه ميگه: مرگه من داري؟

جوک های امروز

جوک های امروز

 

از يه نفر كه قهرمان شنا بوده ميپرسن شما از كجا شروع كردين ميگه والا ما از زمينهاي خاكي

 

 

يكي مياد بالاي سر بيمار نبض بيمار رو كه ميگيره ميگه: نمي‌دونم مريض مرده يا ساعت من خوابيده

 

 

يه نفر ميخ ميره تو پاش، نميتونه درش بياره با چكش ميزنه كجش ميكنه

 

 

از يه نفر ميپرسن: ببخشيد ساعت چنده؟ ميگه: والله تقريباٌ سه و خورده اي. ميپرسن: ببخشيد، دقيقاٌ چنده؟ ميگه: دقيقاٌ هفت و سي و يك دقيقه

 

 

به يکي ميگن نظرت درباره زلزله چيه؟ ميگه خوبه فقط مدت زمانشو يه کم بيشتر کنند خيلي بهتر ميشه

 

 

يه دختر مسيحي ميره پيش يه کشيش ، ميگه : ببخشيد ، من هر دفعه از جلوي آينه رد ميشم ، به خودم ميگم من چقدر خوشگلم ، من گناه ميکنم ؟ کشيشه ميگه : نه دخترم شما گناه نميکني ، اشتباه ميکني

 

 

يه ورق کاغذ ميخوره تو سره يکي ، در جا ميميره. ميرن تحقيق ميکنن کاغذ را باز مبکنند ميبينند که توش نوشته: آجر

 

 

يکي را ميخواستند اعدام کنند بهش ميگند: آخرين خواستت چيه؟ ميگه: منو اعدام نکنيد

 

 

به يه نفر ميگن: شما در روز چقدر نون ميخوريد؟ ميگه: صبح دوتا لواش، ظهر دو تا تافتون ، بعد از ظهر چهار تا سنگک ، شب هم سه‌تا باگت ! ميگن: پس نون بربري چي ؟ ميگه: پس فکر کردي اينها را لاي چي ميگذاريم ميخوريم؟

 

 

توي يه شهري سينما فيلم شام آخر ميگذارد مردم با قابلمه ميرن

 

 

يه نفر خواب ميبينه دارد بزرگترين لواش دنيا را ميخوره صبح از خواب پا ميشه ميبينه ملحفه لحافش نيست

 

 

به يکي ميگن 3 نفر نام ببر که با (( خ )) شروع شه. ميگه:خسرو ، خودم ، خدابيامرز پدرم

 

 

يه نفر مست ميکنه شنگول ميشه گرگه مياد ميخورتش

 

 

اوا خواهره ميخوره زمين ميگه ولم کن جاذبه

 

 

يه نفر ميره تو اتوبوس با يکي از مسافرها دعواش ميشه پياده ميشه شماره اُتوبوس را برميداره

 

 

موشه ميره داروخانه ميگه: مرگه من داري؟

 

يکي يه روباه مرده ...

جوک امروز

 

 

يکي يه روباه مرده ميبينه به خودش ميگه خوب شد مرده وگرنه گولم ميزد

 

 

يکي كنار يه چاهي وايساده بوده، هي ميگفته:‌ سيزده،..سيزده،..سيزده.. يكي از اونجا رد ميشده، مي‌پرسه: ببخشيد قربان، مي‌تونم بپرسم داريد چيكار مي‌كنيد؟ مرد يقه يارو رو ميگيره، پرتش مي‌كنه تو چاه، ميگه: چهارده،...چهارده،...چهارده

 

 

 

تمساحه ميره گدايي،‌ ميگه:‌به من بدبختِ مارمولك كمك كنيد

 

 

يه روز يه مورچه ميره تو چايي يه آدم خسيس، خسيسه مورچه هه رو درمياره و ميگه: زودباش، هرچي چايي خوردي تف كن

 

 

يه نفر دندوناش طلا بوده، هر شب تو گاوصندوق مي خوابيده

 

 

يه روز يه مرده مي ره پيش يه روانپزشك و ميگه: آقاي دكتر، من هر شب خواب مي بينم دارم با يه عده خر فوتبال بازي مي كنم؛ يه دوايي چيزي بهم بديد كه ديگه از اين خوابا نبينم. دكتره ميگه: بيا آقا، اين قرصها و اين شربت رو امشب بخور؛ ديگه اين خوابا رو نمي بيني. مرده ميگه: آقاي دكتر، نمي شه اينها رو از فرداشب بخورم؟ آخه امشب فيناله

 

 

 

يه نفر ميره دکتر ميگه آقاي دکتر هيچ کس منو تحويل نمي گيره. دکتره ميگه: نفر بعدي

 

 

 

سه تا دزد مشغول دزدي بودن که صاحب خانه رسيد. هرکدام داخل يه گوني قايم ميشن صاحب خانه يه لگد ميزنه به گوني اول. صداي گردو در مياره. به دومي ميزنه صداي نون خشک ميده. به سومي ميزنه. صدايي نمياد. دوباره ميزنه بازم صدا نميده. چند بار ديگه ميزنه. يارو شاکي ميشه مياد بيرون ميگه: عمو، آرده، آرد صدا نداره

 

 

 

يكي داشته شامپو را بدون آب مي ماليده رو سرش ازش مي پرسن چرا بدون آب ميگه آخه روش نوشته براي موهاي خشک

 

 

 

به يكي مي گن تو نمي خواي آدم بشي ميگه من از اين قرتي بازيا خوشم نمي ياد

 

 

 

سوسكه ميخواست خودكشي كنه! ميره كنار دمپايي مي خوابه

 

 

 

يه نفر ميره تو يخچال درو رو خودش ميبنده! بهش ميگن چيكار ميكني؟ميگه: ميخوام ببينم اين چراغش واقعا خاموش ميشه يا نه

 

 

 

يه نفر تو قرعه كشي بانك شركت مي‌كنه، براش شيش ماه زندان در مياد

 

 

غضنفر داشت پرتقال پوست مي کند، مي گه: خدايا کاش توش موز باشه

 

 

 

گوسفنده قرص شادي آور (اكس) مي‌خوره مي‌ره سر چهار راه مي‌ايسته مي‌گه دربست كشتا

از دختره مي ...

جوک های امروز

 

از دختره مي پرسن نامزدت چه شکليه ؟ ميگه مثل اسب نجيب . مثل پلنگ مهربون . مثل شير قوي . مثل عقاب تيز بين . دوستش ميگه کي ميريم باغ وحش نامزدت رو ببينيم

 

 

يه روز يه مرده شكر مي خره براي اينكه مورچه نخوره روش مي نويسه نمك

 

 

یه نفر خودشو ميزنه به اون راه گم ميشه

 

 

به غضنفر توپ فوتبال نشون ميدن و ميگن: اين چيه؟ غضنفر کلي فکر ميکنه و ميگه: شطرنج گردالي

 

 

 

از يكي خواستند "@" را بخواند؛ گفت: "اي" دورت بگردم

 

 

از احمقي مي پرسن: ميدوني خدا كجاست؟ احمقه ميگه: نه؛ ولي هر جا هست، ابوالفضل نگهدارشه

 

 

معلم: براي قطع جريان برق بايد چي كار كنيم؟ شاگرد: بايد قبض برق رو پرداخت نكنيم

 

 

يه نفر ميره كارواش بهش ميگن پس ماشينت كو ؟ ميگه راه نزديك بود پياده اومدم

 

 

يه نفر ميره بانك وام بگيره ضامن نداشته منفجر ميشه

 

 

به يه نفر ميگن با ريلكس جمله بساز.ميگه:رفتيم باغ وحش با گوريل عكس انداختيم

 

 

يکي يه تيکه يخ گرفته دستش تو آفتاب داشت متفکرانه نگاش ميکرد بهش ميگند چيکار ميکني؟ ميگه:من هنوز نفهميدم اين يخه کجاش سوراخه که ازش آب ميچکه

 

 

يه روز جوجه تيغي با بچهاش ميرفته بعدش يه كيوي ميبينه به بچه هاش ميگه برادرتون از سربازي اومده

 

 

يه نفر سوار آسانسور ميشه ميبينه نوشته ظرفيت 12 نفر با خودش ميگه عجب بدبختيه حالا 11 نفر ديگه از کجا بيارم

 

 

يكي پشت موتور گازي نشسته بوده و هي از يه بنز جلو مي‌زده... راننده بنز عصباني مي‌شه و ميزنه كنار و به موتوري مي‌گه: آقا تو چطور از من جلو ميزدي؟ مرده ميگه: ببخشيد... كش شلوارم به آينه بغل شما گير كرده بود

 

 

يه نفر خبر داغ ميشنوه گوشش تاول ميزنه

 

 

فيله و مورچه هه باهم ازدواج ميكنن فيله ميميره مورچه هه ميگه: بدبخت شدم حالا بايد تا آخر عمر براش قبر بكن